منتظرگراف

دلنوشته های یک گرافیست مبتدی

منتظرگراف

دلنوشته های یک گرافیست مبتدی

منتظرگراف

آمدی و من را ما کردی

جمعه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۱۰ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

در شب میلاد حضرت مهدی (عج) من هم بالاخره "ما" شدم و دیشب عهدی را بستم برای رسیدن به تقرب الهی . راهی که برای رسیدنش باید با کسی جمع شوم باید عشق زمینی را تجربه و تمرین کنم تا عشق حقیقی و آسمانی را دریابم . 

سخن کوتاه "منتظرگراف" متاهل شد و بر خلاف همیشه که مینوشتم فلان اتفاق افتادو تو نیامدی می نویسم :

. . . "تو" آمدی و "من" را "ما" کردی .

آمدنت شادباد.

ازدواج


خواب دیدم که خدا عاشق چشمان تو شد

اشک ریزانِ دعـا، دسـت به دامـان تـو شـد

 

مـات و مبهوتِ از این خـــلقت زیبای عجـیب

آسمان را به تو بخشید و گُل افشان تو شد

 

روسری از سر تو رفت عقب، ماه گرفت

ماه پَرپَر شـد و پَژمرد و به قـربان تو شد

 

چه شد این چشم منِ مُلحدِ افسانه پرست

تار مـویـی ز تـو را دیـد و مسـلمـان تـــو شد

 

با دل سرکش بی عاطفه ی خسته ی من

تو چه کردی که دلم گوش به فرمان تو شد

 

آنقدَر از تو نوشتـم همـه جـا پیــش همه

قصّه ی شاعری ام یکسره دیوان تو شد


نظرات  (۱)

  • معبر سایبری فندرسک
  • همونه دیگه بروز نیستی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی