منتظرگراف در لابه لای سالهای [نو]جوانی و اواسط دهه هشتاد سر از وبلاگ و اینترنت و شبکه های اجتماعی درآورد.
یک [نو]جوان در عجیب ترین دهه ای که پر بود از اتفاقات سیاسی و اجتماعی
ظهور و بروز شبکه های اجتماعی و پیشرفت تکنولوژی با سرعت بالا در دهه هشتاد ، اتفاقات سیاسی و اجتماعی عجیبی رو توی ایران رقم زد که این دهه برای مایی که اول نوجوانی و جوانیمون بود رو به دهه ای خاص تبدیل کرد و من هم بعنوان کسی که ابتدای جوانی در این فضا قرار گرفتم سعی کردم با اسم منتظرگراف فعالیت هایی سیاسی اجتماعی انجام بدم.
منتظرگراف در بین سالهای 88 تا 92 در اوج فعالیت بود ، مقاله می نوشت ، پوستر منتشر می کرد و تحلیل های ارائه میداد. هیچ شبکه اجتماعی نبود که نباشه و هیچ همایش و گردهمایی فعالین مجازی نبود که حضور نداشته باشه.
فیس بوک، فرندفید، توئیتر، گوگل پلاس ، اینستاگرام ، کلوب ، بلاکفا ، پلاکفا ، بیان و و و منتظرگراف بود و داشت به فکر و اندیشه آن زمانِ خودش تولید محتوا می کرد. آنچنان غرق فضای مجازی بود که چیزی بیش از 12 تا 15 ساعت وقت روزانه رو وقف فضای مجازی کرده بود .
اما بعد از اتمام دانشگاه و سربازی و ازدواج این جوان پرشور انقلابی کمی و شاید بیشتر از کمی درگیر روزمرگی شد .
حالا سالهاست که صرفا من منتظرگراف صرفا میخونم میبینم و بازنشر میکنم تا اینکه بخونم و تحلیل کنم و بسازم و تولید کنم و چقدر دلتنگ زمانی ام که تولید کننده بودم تا مصرف کننده .
اما بعد از سالها روزمرگی تصمیم گرفتم در این جهانِ شلوغ و پلوغ کمی باز بنویسم و مطلب منتشر کنم تا شاید ماندگار باشد
البته وبلاگ دوم {در این لحظه که دارم مینویسم و} یک سری خط خطی های دوران جوانی ست دیگر به روز نخواهد شد و آنجا یادگاری خواهد ماند.