سیدعلی موسوی در اینستاگرام خود نوشت :
دمپایی پوشیدن امیر قطر در دیدار با رهبران مسلمان، از دید برخی کاربران ضدایرانی به عنوان یک توهین یا بیاحترامی تعبیر میشود. در ادامه این گذاره را بررسی میکنیم.
- ۰ نظر
- ۰۶ اسفند ۰۳ ، ۱۷:۳۰
سیدعلی موسوی در اینستاگرام خود نوشت :
دمپایی پوشیدن امیر قطر در دیدار با رهبران مسلمان، از دید برخی کاربران ضدایرانی به عنوان یک توهین یا بیاحترامی تعبیر میشود. در ادامه این گذاره را بررسی میکنیم.
هیئت همیشه برای من مجلس ذکر بوده؛ جایی که نام اهلبیت برده میشود، دلها آرام میگیرد و شور و شعور در هم میآمیزد. اما چند سالی است که یک تغییر نامحسوس در برخی محافل مذهبی در حال رخ دادن است. دیگر آنچه در بعضی مجالس میبینیم، خیلی شبیه به هیئتهای قدیم نیست.
نورپردازیهای حرفهای، صدابرداریهای پیشرفته، اجرای آهنگین و حالا چیزی که راستش را بخواهید ذهنم را درگیر کرده: پلیبکخوانی مداحان.
بعد از طوفان الاقصی، شهادت فرماندهان مقاومت و خرابکاریهای اسرائیل در ایران، سوریه و لبنان، برخی تحلیلها مدام از ضعیف شدن جمهوری اسلامی ایران میگویند. سقوط سوریه، انحلال حشدالشعبی، روی کار آمدن حداقلیترین دولت بعد از انقلاب ، دلار ۸۵ تومانی، سیبزمینی ۷۰ تومانی و قطعیهای گسترده برق و گاز؛ همه اینها تصویری از یک جمهوری اسلامی در ضعیفترین مقطع ۴۵ سالهاش را برای برخی ساخته است.
همه ما دوست داریم کارهای بیشتری انجام دهیم، به اهدافمان نزدیکتر شویم و بهرهوری بالاتری داشته باشیم، اما همیشه چیزی کم است. گاهی احساس خستگی میکنیم، گاهی تمرکز نداریم، و گاهی هم نمیدانیم از کجا شروع کنیم. ژان بقوسیان در کتاب افزایش عملکرد نشان میدهد که چطور میتوان این موانع را کنار زد و با مدیریت بهتر انرژی، کارهای بیشتری انجام داد.
کتاب افزایش عملکرد اثر ژان بقوسیان انتشارات کلید آموزش
همانطور که در چند پست قبلی وبلاگم اشاره کردم، بعد از مدتی تحقیق و بررسی، نرمافزاری را پیدا کردم که به تیپ شخصیتی و نیازهای من نزدیک بود: Notion. این ابزار رایگان برای مدیریت اطلاعات و سازماندهی فوقالعاده به نظر میرسید. در حد مقدماتی نحوه کار با آن را یاد گرفتم و شروع کردم به ساخت محیط کاری شخصی خودم. اطلاعاتم را دستهبندی کردم، صفحات و زیرمجموعهها را ساختم و دادههایم را وارد کردم.
تا حالا شده داستانی بخوانید که هر صفحهاش پر از اتفاقات غیرمنتظره باشد؟ کنت مونت کریستو دقیقاً همان کتاب است. این شاهکار الکساندر دوما یکی از معروفترین رمانهای فرانسوی است که هیجان و پیچیدگی را در کنار هم قرار میدهد.
در دهه هشتاد، اولین رمان فارسی که خواندم، رمان ارمیا بود؛ کتابی روان و تاثیرگذار که منِ جوانِ تازهدانشجو شده و کمی سیاسیاعتقادی را عمیقاً درگیر خود کرد. این کتاب در یکی از روزهای دهه شصت روایت میشود، زمانی که جنگ، سایهای سنگین بر زندگیها انداخته بود. ارمیا، پسر دانشجوی عمران از خانوادهای مرفه و غرق در روزمرگیهای اشرافی، تصمیمی میگیرد که نهتنها زندگی خودش، بلکه نگاه ما به مفهوم مسئولیت و ایمان را هم به چالش میکشد.
مدتها به دنبال نرمافزاری میگشتم که بتواند نیازهای یادداشتبرداری و تجربهنگاریام را بهخوبی برآورده کند. نرمافزارهای زیادی را امتحان کردم، اما هیچکدام نتوانستند گزینهای ایدهآل باشند؛ بهویژه اگر بخواهم از پشتیبانی فارسی، نسخههای آنلاین چندپلتفرمی، و طراحی منطبق با سلیقهام بهرهمند شوم.
یک روز، در حالی که بهشدت کلافه بودم، از ChatGPT کمک خواستم و با گزینههای جدیدی آشنا شدم. در نهایت، نرمافزار Notion توانست به انتخاب نهایی و ایدهآل من تبدیل شود.
در این مسیر، خوششانسی دیگری نیز نصیبم شد: آشنایی با کامیونیتی فارسیزبانهای Notion، جمعی از کاربران حرفهای که ایدهها و پرسشهای خود را به اشتراک میگذارند و محیطی پویا برای یادگیری و تبادل تجربه فراهم کردهاند.
در خلال یادگیری کار با Notion، با ایدههای Tiago Forte آشنا شدم؛ نویسنده کتاب پرفروش "ساختن مغز دوم" و یکی از برجستهترین متخصصان بهرهوری دیجیتال. او مکانیزمهایی تخصصی برای انتخاب نرمافزار یادداشتبرداری متناسب با تیپ شخصیتی هر فرد ارائه کرده است. این رویکرد برایم جالب و کاربردی بود و تصمیم گرفتم خلاصهای از آنچه او مطرح کرده است را با شما به اشتراک بگذارم.
بسمالله الرحمن الرحیم
اوج دوران وبلاگنویسی در دهه هشتاد بود، پیش از آنکه پیامرسانها و گوشیهای هوشمند فراگیر بشه. در آن دوره، افرادی که با اینترنت آشنایی ابتدایی داشتند و به موضوعات خاصی علاقهمند بودند، شروع به ایجاد وبلاگ و تولید محتوا کردند. هرچند بسیاری از این مطالب بینیاز از نوآوری بود و به نوعی کپی محسوب میشد.
با ظهور شبکههای اجتماعی، دغدغهمندان به تدریج از فضای وبلاگها فاصله گرفتند و به این پلتفرمها گرایش پیدا کردند. این تغییر، نوعی غفلت ناآگاهانه بود که منجر به کاهش تولید محتوای پایدار در وبلاگها شد. خیلیها تجربه کردیم که محتوای تولیدیمون به خاطر بسته شدن صفحات اجتماعی از دسترس خارج میشه.